برای دستیابی به یک مکان شهری جذاب، فضا باید به شکل مطلوبی محصور شود و در واقع میتوان گفت نخستین اصل حاکم بر طراحی مکانهای شهری، محصوریت است.
عناصر شهری، محله ای و یا واحدهای مسکونی به طور معمول، عناصر محصور کننده فضا میباشند. براساس این اصل، انسان مهمترین رکن فضا محسوب میشود و فضا باید مقیاس انسانی یابد. این اصل هنگامی نمود مییابد که فضای بین ساختمانها احساس انسانی را برانگیزد. محصور بودن فضایی با پیوستگی بدنه محصور کننده فضا ارتباط دارد، بدین مفهوم که وجود فواصل متعدد بین بدنه ساختمانها و اختلاف فاحش بین نماها موجب تضعیف فضای محصور میگردد.
علاوه بر این ، محصوریت با سادگی شکل در کل و جزء و همچنین ایستایی و پویایی فضاهای محصور ارتباط پیدا میکند. فضاهای ارتباط دهنده یعنی معابر اصلی و فضاهای میدان مانند که عناصر مختلف را در شهر و در مرکز آن به هم پیوند میدهند، واجد شرایط خصوصیت پویایی و ایستایی هستند. در این صورت، میدان و میدانچه ایستا و گذر و خیابان پویا میباشند. احساس محصور بودن در فضا اساساً بر رابطه فاصله چشم ناظر از ارتفاع بدنه محصور کننده فضا استوار است.
در برخی منابع غربی، این رابطه را بر پایه زاویه بین خط عمود از چشم ناظر بر بدنه و خط و اصل میان چشم ناظر و لبه بالایی بدنه مورد بحث قرار دادهاند و مقیاسهای 1/1، 2/1، 3/1 ، 4/1 در این خصوص مطرح شده است. در نسبت یک به یک ، احساس محصوریت کامل به چشم داده میشود. نسبت یک به دو، آستانه احساس محصوریت است. در نسبت یک به سه حداقل احساس محصوریت، و در نسبت یک به چهار احساس محصوریت در فضا ایجاد نمی شود.
اجتماعات محصور 1 فضاهای سکونتی هستند که دسترسی غیر ساکنین به فضای درونی آن ها چون خیابان ها، پیاده رو ها و امکانات و خدمات جمعی موجود توسط ابزارهایی کنترل می شود. اجتماعات محصور زاییده این عصر و تحولات کنونی نیستن د . تاریخ پیدایش اجتماعات محصور به تاریخ سکونت بشر و شکل گیری اجتماعات بشری باز می گردد. در دهه های اخیر اجتماعات محصور در سطح جهان مورد توجه فراوان مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گرفته اند. اما در کشور ما این امر با بی توجهی بسیار رو به رو بوده است. برای درک ارتباط اجتماعات محصور با پایداری شهری انگاشت ها و مفاهیم کلیدی اجتماعات محصور در برخورد با مسائل شهری تعیین شده و در قالب نظریه ها و تجربیات موجود در مقیاس جهانی و داخلی، اصول و معیارهای را برای توسعه پایدار در مقیاس شهر و محله مطرح و تدوین شد. بدین ترتیب معیارهای امنیت و ایمنی، پویایی و سازگاری، تنوع، سرزندگی، هوی ت و خوانایی، پیوستگی اجتماعی، حس اجتماع، کیفیت زندگی و مطبوعیت، آسایش، دسترسی، تراکم و ظرفیت قابل تحمل محله در شهرک دریاکنار مورد تحلیل قرار گرفت و با به کار گیری فن تحلیل اثر، اثرات محصوریت شهرک دریاکنار بر پایداری شهر بابلسر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برخی از نتایج پژوهش حاکی از آن است محصوریت ممکن است به افزایش پیوستگی اجتماعی، افزایش حس اجتماع، آسا ی ش و امنیت در سطح اجتماع محلی بیانجامد (چنانچه تا حدودی توانسته در شهرک دریاکنار بدین گونه موثر باشد) اما در ارتباط با شهر منجر به جدایی اجتماعی ساکنین درونی اجتماع محصور و ساکنین محیط پیرامون می شود . همچنین اجتماعات محصور چون دریاکنار کاهش احتمال ارتکاب جرم در محدوده درونی خود از طریق ابزارهای کالبدی، وقوع جرم را به نواحی بیرونی منتقل نموده و احتمال ارتکاب جرایم را در نواحی پیرامونی افزایش می دهند و بنابراین می توانند برای پایداری شهری خطر آفرین باشند.
اصول طراحی فضاهای شهری در ایران
طراحی در شهرهای ایران ، بخشهای قدیمی یا درونی ، بخش میانی، بخش جدید و کل مجموعه شهری را شامل میشود. از این میان ، در بخشهای قدیمی (درونی) و تا حدی میانی، اصول سازماندهی فضا بیشتر دیده میشود. این اصول عبارتند از :
اصل پیوستگی فضایی، اصل هم پیوندی واحدهای مسکونی و عناصر شهری، اصل محصور کردن فضا، اصل مقیاس و تناسب، اصل فضاهای متباین ، اصل قلمرو و اصل ترکیب (توسلی ، 1369).
اصل پیوستگی فضایی : سازمان کالبدی شهرهای قدیمی ایران بر پیوند فضایی میان عناصر مجموعه، یعنی میدان ، خیابانهای اصلی ، مرکز شهر در مراکز محلات استوار است. پیوستگی فضایی گرچه در بافت قدیم بسیاری از شهرهای ایران وجود دارد، اما این پیوستگی در بافت قدیم شهرهای کویری به خوبی مشهود است. معابر اصلی به صورت شطرنجی نامنظم پیوند فضایی میان محلات، مراکز آنها و مجموعه مرکز شهر را برقرار می کرده است.
اصل همپیوندی عناصر شهری و واحدهای مسکونی : در شهرهای قدیمی ایران، واحدهای مسکونی یا حیاط مرکزی به یکدیگر پیوستهاند و مجموعه یکپارچهای را تشکیل میدهند. جهت استقرار واحدهای مسکونی ، تعیین اندازه فضای حیاط نسبت به حجم فضای محصور کننده اطراف ، اندازه اجزای حیاط مانند حوض و باغچه ها، اندازه تالار و ایوانها ، اندازه اتاقها و در و پنجره ها ، تابع نظم و پیمون بوده است.
اصل محصور کردن فضا یا محصوریت : برای دستیابی به یک مکان شهری جذاب، فضا باید به شکل مطلوبی محصور شود و در واقع میتوان گفت نخستین اصل حاکم بر طراحی مکانهای شهری، «محصوریت» است.
عناصر شهری، محله ای و یا واحدهای مسکونی به طور معمول، عناصر محصور کننده فضا میباشند. براساس این اصل، انسان مهمترین رکن فضا محسوب میشود و فضا باید مقیاس انسانی یابد. این اصل هنگامی نمود مییابد که فضای بین ساختمانها احساس انسانی را برانگیزد. محصور بودن فضایی با پیوستگی بدنه محصور کننده فضا ارتباط دارد، بدین مفهوم که وجود فواصل متعدد بین بدنه ساختمانها و اختلاف فاحش بین نماها موجب تضعیف فضای محصور میگردد.